هزاران گنج ( رفتار شایسته ، میانه روی و نیک دیداری )

آیاتق ، روایات ، اشعار ، جملات زیبا و سایر موضوعات مورد نیازجامعه

سلام
خوش آمدید ، خواهشمند است با ارسال نظرات ، پیشنهادات و انتقاذات سازنده خود در ارتقاء این وبلاگ سهیم باشید. با تشکر
مدیر وبلاگ حسین رحمتی

بایگانی

گــــر تــــو آدم‏زاده هستى "عَلّم اَلاَسما" چه شد؟              "قابَ قَوْسینت" کجا رفته است؟ "اَوْاَدْنى" چه شد؟

 

بـــــر فـــــــــراز دار، فـــــــــریاد "اَنَا الحق" مى‏زنى         مــــــدّعىِ حــــــــق طلب، اِنیّت و اِنّـــــا چه شد؟

 

صــــوفى صـــــافى اگر هستى، بکن این خرقـه را          دم زدن از خــــویشتن با بـــــوق و با کرنا چه شد؟

 

زهــــــد مفـــــــروش اى قلنـــــدر، آبروى خود مریز          زاهـــــد ار هستى تو، پس اقبال بر دنیا چه شد؟

 

این عبــــادتــها که ما کردیم، خوبش کاسبى‏است              دعــــــــــوى اخلاص با این خود پرستیها چه شد؟

 

مــــــرشد از دعوت به سوى خویشتن، بردار دست            "لا الهت" را شنیدستم؛ ولــــــــى "الاّ" چه شد؟

 

مـــــاعر بیمایه، بشکن خـــــامـــــه آلــــــــــــوده‏ات          کـــــــــــم دل‏آزارى نما، پس از خدا پروا چه شد؟

 

امام خمینی رحمت الله علیه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱ ۲۹ بهمن ۹۱ ، ۰۹:۵۳
حسین رحمتی

ویتامین‌ها موادی هستند که وجودشان به مقدار کم در سبد غذایی روزانه ضروری است برای تنظیم اعمال اندام‌های بدن، برای تولیدمثل و نیز برای جلوگیری از بیماری‌ها به کار می‌آیند در صورت کمبود برخی از ویتامین‌ها در بدن انسان دچار بیماری می‌شود. مثلاً کمبود ویتامین C موجب بیماری اسکوربوت و خونریزی لثه می‌شود.

ویتامین‌ها بیشتر در مواد غذایی بوده و برخی بر اثر تابش نور خورشید در بدن ساخته می‌شود، مانند ویتامین
Dc و مشتقات آن که برای استحکام استخوان به کار می‌آید. ضمناً توصیه می‌شود که ویتامین‌ها را به مقدار افراط مصرف نکنند، زیرا نتیجه‌ای عکس خواهد داشت، مانند ویتامین D.

امروزه در برخی از کشورهای غربی، مقداری ویتامین به برخی از مواد غذایی یا آب میوه‌جات اضافه می‌کنند، و یا در صنعت داروسازی، انواع ویتامین‌ها را سنتز می‌کنند و به صورت قرص، کمپسول و یا شربت درآورده و به مصرف می‌رسانند. ویتامین‌ها عموماً در میوه‌جات و سبزی‌جات تازه و حبوبات و غلات نیز به مقدار قابل ملاحظه‌ای وجود دارند.

ویتامین‌ها به دو گروه عمده تقسیم می‌شوند:

1) ویتامینها محلول در چربی، 2) ویتامین‌های محلول در آب.
ویتامین‌های محلول در چربی عبارتند از: ویتامین
A، ویتامینD، ویتامین E و ویتامین K.

ویتامین
A؛
این ویتامین بیشتر برای سیستم بینایی انسان مفید است و در تولید آنزیم رودوپسین استفاده می‌شود و کمبود آن موجب شب کوری می‌گردد. همچنین ویتامین
A در تشخیص رنگ‌ها نیز نقش بسزایی دارد و دید انسان را تقویت می‌کند. این ویتامین بیشتر در مواد رنگی که آن را بتاکاروتن می‌نامند، مانند گوجه فرنگی، هویج، خرما، کدو حلوایی و انبه وجود دارد و برای سلامتی جسم و خشکی پوست و ناراحتی‌های مغز و اعصاب نیز مفید است.
   


ویتامین
D؛
این ویتامین یکی از فاکتورهای مهم رشد استخوان بندی و در نهایت، جلوگیری از نرمی استخوان و راشیتیسم است و در جذب کلسیم و فسفر به کار می‌رود، ویتامین
D محرک غده پاراتیروئید است و موجب می‌گردد این غده، جذب و دفع کلسیم را کنترل کند بر اثر تابش نور خورشید، این ویتامین در ملانین‌های پوست یا رنگ دانه‌ها تشکیل شده و جذب می‌شود.

ویتامین
E؛
این ویتامین یکی از ویتامین‌های ضروری و لازم برای بدن است و حیاتی ترین بخش را در بدن انسان ایفا می‌کند؛ زیرا غدد جنسی را فعال می‌کند و در واقع ضد نازایی است. منبع اصلی این ویتامین جوانه‌ی گندم است و اگر با روغن زیتون طبیعی مصرف شود، بیشترین اثر را در پی خواهد داشت. این ویتامین در زیبایی و طراوت پوست نیز اثر فوق العاده‌ای دارد. در جلوگیری از سفید شدن و ریزش مو اثر بسزایی دارد.

ویتامین
K؛
این ویتامین نقش مهمی در سیستم انعقاد خون دارد، ویتامین
K در سنتز پروترومبین کاربرد فراوانی دارد و کمبود آن نیز موجب رقیق شدن بیش از حد خون می‌شود و با وارد آمدن کمترین ضربه به بدن، خونریزی صورت خواهد گرفت و بند نخواهد آمد، این ویتامین بیشتر در گیاه یونجه و شبدر و بذر آن به مقدار فراوان یافت می‌شود. استفاده از این گیاه در افرادی که از کمبود ویتامین K رنج می‌برند خصوصاً افرادی که در فصل تابستان خون دماغ می‌شوند توصیه می‌شود. بهتر است این افراد جوانه این دو گیاه را مصرف کنند و یا برق و ساقه آن‌ها را به سالاد روزانه خود اضافه کنند و با لیموترش تازه و روغن زیتون استفاده کنند. مقدار مصرف بذرهای این گیاهان روزانه دو تا سه قاشق غذاخوری به صورت جوانه زدن است.
مهمترین توصیه این است که ویتامین‌ها‌ی فوق را حتماً با روغن‌های گیاهی به خصوص روغن زیتون مصرف نمایید تا حداکثر بهره را ببرید؛ زیرا این نوع ویتامین‌ها محلول در چربی هستند.
ویتامین‌های محلول در آب عبارتند از: ویتامین‌های
B1، B2، B3، B5، B6، B7، B9 و B12 و ویتامین C.

ویتامین
C ؛ این ویتامین بیشتر در مرکبات وجود دارد و بهترین عاملی است برای متابولیسم و افزایش سوخت و ساز بدن. ویتامین C بیشتر در میوه‌جات ترش و کال و نیز در سبزی‌جات تازه یافت می‌شود.

ویتامین
B1 (= تیامین): این ویتامین در تنظیم فعالیت‌های عصبی و کاهش اختلالات شدید آن سهم بسزایی دارد؛ همچنان که در سوخت و ساز کربوهیدرات‌ها مؤثر ودر بیماری بری‌بری نقصان شدید ماهیچه‌ها را نیز از بین می‌برد.
ویتامین
 B2 (=ریبوفلاوین)؛ این ویتامین یکی از ویتامین‌های مهم و اساسی برای بدن است و بر بینایی انسان نقش بسزایی دارد. این ویتامین برای بهبود و جراحت‌های روی لب مفید است و باعث جلوگیری از خون مردگی و سوزش چشم می‌شود و حساسیت زیاد به نور را از بین می‌برد و برای رشد در متابولیسم کودکان مفید است.

ویتامین
B3 (نیکوتین آمید یا نیاسین)؛ این ویتامین در سوخت و ساز ATP (آدنوزین تری فسفات) به کار می‌رود. و در جلوگیری از رشد موثر است.

ویتامین
B5 (=پانتوتنیک اسید)؛ این ویتامین عامل رشداست و از کاهش شدید رشد جلوگیری می‌کند.

ویتامین
B6 (= پیروکسین)؛ این ویتامین در سوخت و ساز و متابولیسم اسیدهای چرب اثر به سزایی دارد و برای جلوگیری از کاهش رشد یا متوقف شدن آن موثر است. با استفاده‌ی معقول از این ویتامین، ‌انسان می‌تواند به رشد خود ادامه دهد. ویتامین B6 بیماری‌های آنمی را در درمان و از افزایش گلبول‌های سفید نیز جلوگیری می‌کند. برای افراد بی خواب مفید است و از تغییر شکل غیر عادی در اطراف چشم‌ها و بینی و دهان جلوگیری می‌کند.

ویتامین
B7 (=بیوتین)؛ این ویتامین عامل رشد است و بر روی پوست‌های چرب اثر مطلوبی دارد و برای افرادی که پوست دست و بدن آن‌ها پوسته پوسته می‌شد نیز مفید است ویتامین B6 گاز ‍CO2 موجود در بدن را تثبیت می‌کند و بیماری‌های بدن را بهبود می‌بخشد و چربی‌های کبد را نیز تحلیل می‌برد.

ویتامین
B9 (=اسید فولیک)؛ این ویتامین یکی از ویتامین‌های مهم است که در روده انسان ساخته می‌شود و عامل فوق العاده موثری است برای درمان افراد کم خون ویتامین B9 برای سوخت و ساز تیروزین به کار می‌رود و برای درمان بیماری‌های خونی از جمله بیماری‌های بدخیم نیز مفید است.

ویتامین
B12 (=سیانوکوبالامین)؛ این ویتامیندر درمان بیماری‌های خونی مضمن از جمله کم خونی شدید آنمی‌ها) بسیار مؤثر و حیاتی است. ویتامین B9 عامل رشد و درگیر در سنتز DNA و هموگلوبین است.

منابع ویتامین‌های گروه
B: ویتامین‌های گروه B عموماً در روده‌ی بزرگ انسان ساخته می‌شوند. تولید این ویتامین‌ها در گرو چند فاکتور است: 1)فاکتور خارجی، یعنی غذا 2) فاکتور داخلی، یعنی اسیدی که معده ترشح می‌کند. 3) کلیه‌ها آنزیم اریتروپوئتین تولید می‌کنند 4) سلول‌های مغز و اسختوان یعنی سلول‌های مادر، ‌که سازنده گلبول‌های قرمزند 5) استخوان‌های سازنده خون که عبارتند از: استخوان لگن، ستون فقرات و دنده‌ها.
مهمترین و حیاتی‌ترین فاکتور در این راستا، فاکتور خارجی، یعنی همان غذایی است که به صورت روزانه استفاده می‌کنیم. اگر کیفیت غذای مصرفی خوب باشد، همه کارها روی روال صحیح خود انجام خواهد شد. در غیر این صورت، و با اشکال پیدا کردن فاکتور داخلی، سیستم گوارش نخواهد توانست کار خود را به خوبی انجام دهد و در نتیجه، موجب کم خونی، کسالت، ناراحتی، بی قراری و بی حوصلگی انسان خواهد شد.

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ بهمن ۹۱ ، ۰۹:۵۱
حسین رحمتی

یک شبى مجنون نمازش را شکست
بی وضو در کوچه ى لیلا نشست

عشق، آن شب مست مستش کرده بود
فارغ از جام الستش کرده بود!

گفت یا رب! از چه خوارم کرده اى؟
بر صلیب عشق، دارم کرده اى؟

خسته ام زین عشق، دلخونم نکن
من که مجنونم، تو مجنونم نکن

مردِ این بازیچه دیگر نیستم
این تو و لیلاى تو... من نیستم!

گفت اى دیوانه، لیلایت منم
در رگت پنهان و پیدایت منم

سالها با جور لیلا ساختى
من کنارت بودم و نشناختی

عشق لیلا در دلت انداختم
صد قمار عشق یک جا باختم

کردمت آواره صحرا نشد
گفتم عاقل می شوی اما نشد

سوختم در حسرت یک یا ربت
غیر لیلا بر نیامد از لبت

روز و شب او را صدا کردی ولی
دیدم امشب با منی گفتم بلی

مطمئن بودم به من سر می زنی
در حریم خانه ام در می زنی

حال این لیلا که خوارت کرده بود
درس عشقش بی قرارت کرده بود

مرد راهش باش تا شاهت کنم
صد چو لیلا کشته در راهت کنم

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ بهمن ۹۱ ، ۰۹:۴۹
حسین رحمتی

   

به گزارش جهان به نقل از «خبرگزاری دانشجو»؛ ملا محمدعلی مجتهد، معروف به مرحوم آیت‌الله احمد مجتهدی تهرانی از علمای بنام تهران بود که در سال ۸۶ بدرود حیات گفت، اما سخنرانی‌ها و پندهای عرفانی و اخلاقی وی به یادگار مانده است و می‌توانیم هر چند به صورت مجازی هم که شده پای درس این استاد اخلاق تلمذ کنیم.

آیت‌الله مجتهدی رابطه خوبی با طلاب داشت، طوری که فضای گرم و صمیمی بر حوزه علمیه‌شان حاکم بود. این استاد برجسته اخلاقی، مباحث را چنان رسا ارائه می‌‌داد که در دل می‌‌نشست؛ به طوری که حتی هم‌اکنون نیز نشستن پای صحبت و کلاس اخلاق ایشان خالی از لطف نیست.

حیای از پروردگار

یک آیه در قرآن دارد که افراد خیانتکار کارهای بدشان را از مردم قایم می‌کنند ولی از خدا قایم نمی‌کنند. مخفی می‌کنند از مردم که گناهی که می‌کنند، کسی نبیند ولی از خدا خجالت نمی‌کشد. آدم باید با حیا باشد، همانطور که از خلق حیا می‌کند از خدا هم حیا بکند که یکی از جنود عقل است.

عقل و دین ندارد کسی که حیا ندارد

کسانی که حیا ندارند، اینها عقل ندارند. دین هم ندارند. «لا دین لمن لا حیاء له»؛ یعنی کسی که حیا ندارد شرم ندارد. همین طور گناه می‌کند. دین ندارد. دیده‌اید مردم چطور می‌آیند در خیابان؟ این‌ها حیا نداردند. حدیث داریم: حیا خوب است ولی از زن‌ها بهتر است. زن‌ها باحیا باشند بهتر است. الآن ما چقدر زن بی‌حیا داریم در این مملکت‌مان؟ تازه با اینکه جمهوری اسلامی شده. خدا رحم کرده است که جمهوری اسلامی شده است و این طور است اگر اسلام نبود چه می‌شد؟

چادری‌هایی که خیال می‌کنند با حجاب‌اند

چقدر بی‌حیا شده‌اند زن‌ها؟ حتی چادری‌هایمان هم؛ چادری‌ها خیال می‌کنند با حجاب‌اند؟ دست بی‌آستینش را از لای چادر می‌آورد بیرون از بقال و عطار جنس می خرد. میوه می‌خرد. نانوایی می‌رود. غالب نانوایی‌ها، زن‌ها بیشتر از مردها هستند. نگذارید زن‌ها بروند. خودتان بخرید. اگر زن‌ها بروند و شما در خانه بنشینید، این علامت بی‌غیرتی است. نگذارید زن‌ها بروند. زن باید در خانه باشد.

آیه‌اش را بخوانم: «یستخفون من الناس و لا یستخفون من الله...» آیه ۱۰۸ نساء این در مقام مذمت افراد خائن است؛ یعنی مخفی می‌کنند کارهایشان را از مردم ولی از خدا مخفی نمی‌کنند. ما باید بدانیم خدا ناظر است. چند تا حدیث بخوانم راجع به حیا:

۱-رسول خدا (ص) می‌فرمایند: «استحیوا من‌الله، حق الحیاء». حیا کنید از خدا [ به اندازه] حق حیا. حسابی حیا کنید از خدا. هان طور که از بنده خدا حیا می‌کنید. همان طور که یک راننده به چراغ قرمز که می‌رسد، افسر را می‌بیند، حیا می‌کند، می‌ترسد که نکند جریمه‌اش کنند. چطور می‌ترسد ما هم باید همان طور از خدا بترسیم.

۲- حدیث دیگر: «أعقل الناس أحیاهم»: هر کس حیایش بیشتر است عاقل‌تر است.

بی‌حیا، بی‌نور و بی‌درد نمونه فحش‌های قدیم بود

۳- یک حدیث دیگر هم دارد: «من لم یستحیی من الناس لم یستحیی من الله»: کسی که از مردم حیا نکند از خدا هم حیا نمی‌کند.

الآن غالب مردم بی‌حیا شده‌اند. یک جا یک جوان ۲۰ به یک پیرمرد ۷۰ ساله فحش می‌داد، جسارت می‌کرد، بی‌حیاست دیگر. قدیم ها می‌خواستند به هم فحش بدهند می‌گفتند: ای بی‌حیا، بی‌حیا فحش بود. ای بی‌نور، ای بی‌درد، فحش‌های رکیک نمی‌دادند. لات و لوت‌ها فحش‌های رکیک می‌دادند، فحش‌های بد، ولی متدینین فحش‌های رکیک نمی‌دادند. بد است. خدا دوست ندارد. خداوند از افراد فحّاش بدش می‌آید.

۴- حدیث دیگراز امیر المومنین(ع): «علی قدر الحیا یکون العفة»: عفت به میزان حیا بالا می‌رود: هرچه حیای آدم بیشتر باشد این آدم عفیف‌تر است. باید حیا داشته باشیم از یک بچه ده ساله آدم حیا می‌کند، لذا حدیث دارد که ای بنده من خدا را طوری عبادت کن که انگار دارد تو را می‌بیند. مثل موتوری‌هایی که کلاه ندارند می‌ترسند بگیرند شانف فرار می‌کنند. همان طور که از او می‌ترسی از خدا هم بترس.

اگر معتقد باشى خدا تو را نمى‌بیند کافری

حدیث دارد: تو اگر خیال می‌کنی خدا تو را نمی‌بیند، کافری ولی اگر می‌دانی که خدا تو را می‌بیند و مع ذلک گناه می‌کنی تو خدا را پست‌ترین ناظرین قرار دادی. یعنی از یک بچه ده ساله پست ترقرار دادی؛ چون جلوی بچه ده ساله گناه نمی‌کنی ولی جلو خدا گناه می‌کنی. حدیث را تکرار کنم حفظ کنید.

اگر بدانى که خدا ترا مى‌بیند و نافرمانى کنى، او را پست‌ترین ناظرین قرار دادی

۵- امام صادق(ع): خَفِ اللَّهَ کَأَنَّکَ تَرَاهُ وَ إِنْ کُنْتَ لَا تَرَاهُ فَإِنَّهُ یَرَاکَ فَإِنْ کُنْتَ تَرَى أَنَّهُ لَا یَرَاکَ فَقَدْ کَفَرْتَ وَ إِنْ کُنْتَ تَعْلَمُ أَنَّهُ یَرَاکَ ثُمَّ بَرَزْتَ لَهُ بِالْمَعْصِیَةِ فَقَدْ جَعَلْتَهُ مِنْ أَهْوَنِ النَّاظِرِینَ عَلَیْکَ. امام صادق (ع ) فرمود: اى اسحاق! چنان از خدا بترس که گویا تـرا مـى‌بـیـنـد، و اگر تو او را نبینى، او تو را مى‌بیند، و اگر معتقد باشى او تو را نمى‌بیند کافر شوى و اگر بدانى که ترا مى‌بیند و سپس نافرمانى او آشکار کنى (با گـنـاهـکـارى به مبارزه او روى) او را پست‌ترین بینندگان خود دانسته‌اى.

حیا از ایمان است

۶- حدیث دیگر: «الحیاء من الایمان والایمان فی الجنة»: حیا از ایمان است و ایمان هم در بهشت

۷- امام باقر(ع): «اَلحَیاءُ والإیمانُ مَقرونانِ فی قَرَنٍ فَإذا ذَهَبَ أحدُهُما تَبِعَهُ صاحِبُهُ»

حیا و ایمان به یک ریسمان پیوسته‏ اند؛ چون یکى برود، دیگرى نیز از پىِ آن برود.

ایمان برود حیا می‌رود؛ حیا برود ایمان می‌رود. این دوتا با هم‌اند.

۸- حدیث دیگر: «أحسن ملابس الاسلام حیا». بهترین پوشش اسلام حیاست

بی‌حیا بودن صدر نفاق است

۹- «الحیاء نورٌ جوهره صدرالایمان»: حیا نوری است که جوهر آن نور، ذات و حقیقت آن صدر ایمان است. یعنی بالاترین مکان و اجزای ایمان از حیا حاصل می‌شود «والوقاحه صدر النفاق و صدر النّفاق الکفر». بی‌حیا بودن صدر نفاق است. این‌هایی که بی‌حیا هستند، گناه می‌کنند. به پیرمرد جسارت می‌کنند. یا به یک عالم می‌رسد، به یک طلبه می‌رسد، بی‌حیایی می‌کنند. این صدر نفاق است و صدر نفاق هم کفر است.

خداوند ان‌شاء الله به همه درجه اعلی حیا را بدهد. همانطور که از خلق خدا حیا می‌کنیم. از خدا هم حیا کنیم.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ بهمن ۹۱ ، ۱۶:۰۴
حسین رحمتی

خراب کن مرا ولی خراب خود مکن مرا

 

بیا سوال کن ولی جواب خود مکن مرا

 

تو از زمین گذشته وبه آسمان رسیده ای

 

به آسمان برس ولی شهاب خود مکن مرا

 

تو با نگاه گرم خود وجودم  رو آب می دهی

 

نگاه به آب کن ولی سراب خود مکن مرا

 

برای بار آخرین من التماس می کنم

 

خراب کن مرا ولی خراب خود مکن مرا

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ بهمن ۹۱ ، ۱۵:۵۴
حسین رحمتی

دلت را خانه ما کن مصفا کردنش با من

به ما درد خود افشا کن مداوا کردنش با من

بیاور قطره اشکی که من هستم خریدارش

بیاور قطره اخلاص دریا کردنش با من

به ما گو حاجت خود را اجابت می‌کنم آنی

طلب کن هرچه می‌خواهی مهیا کردنش با من

اگر گم کرده ای ای دل کلید استجابت را

بیا یک لحظه با ما باش پیدا کردنش با من

اگر عمری گنه کردی مشو نومید از رحمت

تو توبه نامه را بنویس امضا کردنش با من

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ بهمن ۹۱ ، ۱۵:۳۶
حسین رحمتی

پیامبر اعظم (ص) :

 

 اهل بهشت چهار نشانه دارند :        1- سیمایی گشاده       2- بیانی گویا و صریح

 

                                           3- قلبی مملو از مهر و محبت  4- دستی دهنده

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ بهمن ۹۱ ، ۱۵:۳۴
حسین رحمتی

 

 

میراث بابا

 

زیباتــر، آنچــه مانــد، ز بابا، از آنِ تــو!

 

                                            بَد ای برادر از من و اعــلا از آنِ تو!

 

این طاسِ خالی از من و آن کوزه‌ای که بود

 

                                           پارینه پُر ز شَهدِ مُصــفّا، از آنِ تــو!

 

یا بوی ریسمـان گُسَــلِ میــخ کَــن زِ من 

 

                                             مهمیـــزِ کلّـــه‌تیز مطلا از آن تـو!

 

این دیـگِ لب‌شکستــه صابون‌‌پزی ز مـن    

 

                                            آن چمچه هریسه و حلوا از آن تو!

 

این قوچِ شاخ‌کج که زند شاخ از آن من   

 

                                            غوغای جنگ قوچ و تماشا از آن تو!

 

این استــر چمــوشِ لگــدزن، از آن من   

 

                                         آن گــربه مصاحــــب بابــا از آن تو!

 

از صحــنِ خانه تا به لبِ بــام از آن من     

 

                                                از بامِ خانــه تا به ثریّــا از آن تــو!


"  وحشی بافقی  "

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ بهمن ۹۱ ، ۱۵:۲۸
حسین رحمتی

                           

یاد دارم یک غروب سرد سرد

می گذشت از کوچه ما دوره گرد

" دوره گردم، کهنه قالی می خرم

دست دوم جنس، عالی می خرم

کاسه و ظرف سفالی می خرم

گر ندارین ، کوزه خالی می خرم "

*************************

اشک در چشمان بابا حلقه بست

عاقبت آهی کشید ، بغضش شکست

" اول عید است و نان در سفره نیست

ای خدا! شکرت، ولی این زندگیست؟ "

**************************************************

بوی نان تازه ، هوشش برده بود  

اتفاقا مادرم هم ، روزه بود

**************************************************

باز آواز  دوره گرد

رشته اندیشه ام را پاره کرد

"دوره گردم، کهنه قالی می خرم

دست دوم جنس، عالی می خرم

کاسه و ظرف سفالی می خرم

گر ندارین ، کوزه خالی می خرم "

خواهرم بی روسری بیرون دوید

گفت : " آقا! سفره خالی میخری !"

                

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ بهمن ۹۱ ، ۱۴:۵۷
حسین رحمتی


من که تسبیح نبودم ، تو مرا چرخاندی
مشت بر مهره تنهایی من پیچاندی
مهر دستان تو دنبال دعایی می گشت
بارها دور زدی ذهن مرا گرداندی
ذکرها گفتی و بر گفته خود خندیدی
از همین نغمه تاریک مرا ترساندی
بر لبت نام خدا بود ، خدا شاهد ماست
بر لبت نام خدا بود و مرا رقصاندی
دست ویرانگر تو عادت چرخیدن داشت
عادتت را به غلط چرخه ایمان خواندی
قلب صدپاره من مهره صد دانه نبود
تو ولی گشتی و این گمشده را لرزاندی
جمع کن: رشته ایمان دلم پاره شده ست
من که تسبیح نبودم ،تو چرا چرخاندی؟

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ بهمن ۹۱ ، ۲۰:۵۸
حسین رحمتی